کودکانمان را همانگونه که هستند باور کنیم



کودکانمان را همانگونه که هستند باور کنیم

 کودکانمان را


 همه مادرها با آرزوهای قشنگ به استقبال کودکی می ‏روند که در درون خویش می پرورند. هنگامی که کودک پا به عرصه زندگی می گذارد، بجز عوامل ارثی و مادرزادی، عوامل دیگری مستقیم و غیر مستقیم در شکل گیری شخصیت وی اثر دارند تا مجموعه ‏ای از رفتارها، استعدادها و عملکردهای مختلف را ارایه نمایند و از او انسانی با ویژگی‌های منحصر به فرد بسازند.

آری فرزند شما کسی است که از نظر خصوصیات ، استعدادها و توانایی‏ها مختص به خود است و از اینجاست که طبیعتا" هیچ بچه ای هم قابل مقایسه با بچه دیگر نیست. اغلب اوقات ما مادرها خودآگاه یا ناخودآگاه ویژگی‌هایی از فرزند ایده‏آلمان را در ذهن خویش می پرور‏انیم، مثلا" میل داریم فرزندان ما علاقه زیادی به مسایل علمی داشته باشند، آرام و با ادب باشند، حرف شنو و منطقی باشند و . . . نهایت اینکه دوست داریم فرزندانمان آن خصوصیاتی را در خود داشته باشند که مطلوب ما باشد و آنگونه باشند که ما می پسندیم.

اما همیشه نمی ‏توان انتظار داشت که کودکان ما درست مانند آرمان های ذهنی ما رفتار کنند. نمی ‏توان توقع داشت آنان از دریچه چشم ما جهان را ببینند و همچون ما بیندیشند. وقتی کودک بزرگتر می‏ شود ممکن است خصوصیاتی متفاوت از آنچه مورد نظر مادر ، پدر یا سایر اعضای خانواده است داشته باشد، اما آیا باید این را به حساب بد بودن یا ناتوانی او گذاشت؟ مثلا" مادر دوست دارد پسرش اهل پرداختن به موضوع های علمی باشد، اما فرزند طبعی شاعرانه دارد و به داستان های تخیلی علاقمند است، یا اینکه مادر انتظار دارد فرزندش در هفت سالگی آنچنان منطقی بیندیشد که کمتر به سراغ بازی برود و بیشتر اوقاتش را صرف درس و فعالیت‌هایی کند که به نظر او ثمر بخش ‏تر هستند، و یا دوست دارد فرزندش‏ علاقمند به ورزش ‏ها مخصوصا" شنا باشد (با این استدلال که دانستن شنا به هر حال برای انسان لازم است) لیکن فرزند هشت ساله او از آب می‏ ترسد و ابدا" تمایلی به یادگیری شنا ندارد.

در خانواده ‏ها معمولا" نقطه شروع تعارض ها و نقطه آغاز فشارآوردن به فرزند که در نهایت به جدال پنهانی با فرزند می ‏انجامد و موجب بروز واکنش پس زننده از سوی فرزند می‏ شود، همین جاست. اما آیا جدا" به این مساله اندیشیده‏ اید که فرزند شما نیز حق دارد علایق و تمایلات و استعدادهای خاص خود را داشته باشد؟ آیا در دل خود به او حق داده ‏اید که فعالیت‌ها، تفریحات و سرگرمی‏ هایی را برگزیند که خود به آن ها علاقه دارد؟ آیا به او حق داده اید که نخواهد درست مانند الگوی ذهنی شما عمل کند؟ آیا اصولا" به او حق انتخاب می‏ دهید؟

والدین محترم !

بیایید فرزندانمان را آنگونه که هستند و آنگونه که می‏ خواهند باشند بپذیریم و آن ها را در چهارچوب های گریز ناپذیر آرمان‌ها و ایده ‏آل‌های مشخص خودمان گرفتار نسازیم. خلاصه اینکه فرزندانمان را همانگونه که هستند بخواهیم و باورشان کنیم و تلاش کنیم که علایق و استعدادهای موجودشان را بارور سازیم. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد