مهمترین عامل تعیینکنندهی علاقهمندی دانشآموز نسبت به درسها و تکالیف مختلف یادگیری تجارب موفقیتآمیز یا شکست او در یادگیریهای درسهای مختلف است؛ یعنی اگر دانشآموز طی سالهای مدرسه همواره تجارب موفقیتآمیزی کسب کند به تدریج بر علاقهی او نسبت به یادگیری درسهای مختلف و محیط مدرسه افزوده میشود. درنتیجه مفهوم مثبتی از خود در او تشکیل میشود، اما اگر این تجارب غالباً با شکست توأم باشند، اندک اندک در وی، ممکن است بیعلاقگی نسبت به درس و مدرسه ایجاد شود و سرانجام ممکن است به مفهومی نادرست از خود و تواناییهای خود برسد؛ بنابراین بهترین راه جلوگیری از بیعلاقگی در دانشآموز و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای مدرسه، فراهم کردن امکانات کسب توفیق در او است.
مشکل کمبود انگیزهی یادگیری دانشآموزان یا کمبود علاقهی آنان نسبت به یادگیری مطالب تازه، میتواند ناشی از شکستهای آنان در درسهای مشابه درس جدید است؛ بنابراین بهترین راه رفع مشکل این است که کیفیت آموزش را بهبود بخشیم. این اقدامات سبب افزایش یادگیری و کسب موفقیت دانشآموز در درسهای تازه خواهد شد. این کسب موفقیت باعث میشود دانشآموز به تدریج به تصویری مثبتتر از تواناییهای خود در یادگیری دست یابد. اگر این جریان، در چندین واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانشآموز نسبت به تواناییهایش در یادگیری کاسته میشود و به جای آن تصورات مثبتتری در این مورد کسب خواهد کرد که این خود علاقه و انگیزهی یادگیری را در او افزایش میدهد.